سفر خارج!
یک جفت دمپایی سفیدِ شمارهی 43، یک حولهی بزرگ که بایستی از وسط نصف شود، کتابچهی دعا و کتابچهی مناسک و یک قیچی کوچک و یک ناخنگیر و یک کیف جای پول که باید از گردن آویزان شود و ...
درست حدس زدی؛ عازم سفر خارجم! البته با اجازهی شما. ایشاالله قسمت شما هم بشود. ظاهرا همیشه هواپیماهای ایرانی در فرودگاه مدینه نشستهاند و زائران چند روزی آن جا و بعد هم مکّه ولی این طور که دوستان میگویند گویا قرار است هواپیمای ما، اول جدّه بنشیند و بعد با اتوبوس ما را به مدینه ببرند. عمهی خانمم میگفت: اگر این جوری باشد 5-6 ساعت توی اتوبوس باید یک جادهی ناجور را گز کنید. پدرتان در میآید...
دعا کن ما را یکسره به مدینه ببرند. نایبالزیارهی شما هستم و دعاگو. حلالم کن. یا حق.
کلمات کلیدی :